دنیای پر از درد! راه نجات کجاست؟ – سلسله دروس اصول کافی (جلسه سوم)
عناوین ذکر شده در این سخنرانی :
اخلاص در اعمال، کلید اصلی تقرب به خداوند است. بدون اخلاص، اعمال انسان بیارزش میشود.
دنیا سرشار از درد و رنج است، اما خداوند راه درمان آن را (از طریق تقوا و عبادت) نشان میدهد.
حکمت الهی در قلب انسانهای بااخلاص جای میگیرد و در گفتار و کردار آنها نمود پیدا میکند.
بدعتگذاری و پیروی از شهوات، نشانه عدم اخلاص و گمراهی است.
اسلام، دینی آسان و سهل است و از ریاضتهای سخت و غیر ضروری منع میکند.
پیامبر اسلام (ص) برای هدایت تمام بشریت مبعوث شده و دین را با شریعتهای پیشین پیوند میدهد
خلاصه نکات گفته شده :
اخلاص و تقرب به خداوند
بحث اصلی در مورد اهمیت اخلاص در اعمال و عبادات است. بیان میشود که بدون اخلاص، اعمال انسان بیارزش است، حتی اگر ظاهراً زیبا و نیکو باشند. خداوند به بندگان بااخلاص خود توفیق میدهد تا از تعلقات دنیوی آزاد شوند و به سوی او روی آورند. این اخلاص منجر به آرامش قلبی و حکمت الهی میشود.
دنیا و درمان دردهای آن
در این بخش، به رنجها و مشکلات دنیوی اشاره میشود. دنیا مملو از دردهای ظاهری و باطنی است، اما خداوند درمان آنها را نیز نشان میدهد. راه رهایی از این دردها، تقرب به خداوند از طریق عبادات، نیکوکاری و خدمت به خلق است.
حکمت الهی و تاثیر آن بر انسان
خداوند حکمت خود را در قلب انسانهای بااخلاص جای میدهد. این حکمت، انسان را به سوی سعادت هدایت میکند و بر زبان و رفتار او تاثیر میگذارد. بدعتگذاری و پیروی از شهوات، نشان از فقدان این حکمت و گمراهی است.
ارتباط آیه قرآن با بحث اخلاص
آیهای از قرآن کریم در مورد عذاب بنی اسرائیل به دلیل گوسالهپرستی، مورد بحث قرار میگیرد. ارتباط این آیه با بحث اخلاص این است که هر دو به موضوع گمراهی و عدم اخلاص اشاره دارند. افرادی که به دنبال شهوات میروند و اخلاص ندارند، مانند بنی اسرائیل گمراه شدهاند.
شرایع اسلامی و تفاوت آن با ادیان دیگر
در این بخش، به شرایع اسلامی و تفاوت آن با ادیان دیگر پرداخته میشود. اسلام، شریعتهای پیشین را تکمیل میکند و دینی آسان و سهل است. اسلام از ریاضتهای سخت و غیرضروری منع میکند و به دنبال سهولت و عدالت در رفتار با مردم است.
ویژگیهای منحصر به فرد دین اسلام
در پایان، به برخی از ویژگیهای منحصر به فرد دین اسلام اشاره میشود؛ مانند واجب کردن نماز، زکات، روزه، حج و جهاد و همچنین حلال کردن غنایم جنگی و اسیر کردن مشرکین. این ویژگیها، برتری دین اسلام را بر سایر ادیان نشان میدهند.
کافی 2 جلسه 3
6 3- 47- 1 بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ عَنِ السِّنْدِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِيمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الدُّنْيَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ ثُمَّ تَلَا- إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنٰالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَيٰاةِ الدُّنْيٰا وَ كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ فَلَا تَرَى صَاحِبَ بِدْعَةٍ إِلَّا ذَلِيلًا وَ مُفْتَرِياً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى رَسُولِهِ ص وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ ص إِلَّا ذَلِيلًا
قال مولی صالح :لعل الغرض من تلاوتها هو التنبيه على أن غير المخلص مندرج فيها و الوعيد متوجه اليه أيضا لانك قد عرفت أن قلبه ساقط لكونه ذا شرك أو شك و هما بدعة و افتراء على اللّه و رسوله. و الاية على تقدير نزولها فى قوم مخصوصين لا يقتضى تخصيص الوعيد و هو الغضب و الذلة بهم، لان الامر اذا جرى على قوم لصفة وجدت فى غيرهم هى أو نظيرها جرى ذلك الامر فى ذلك الغير أيضا، و من ثم قيل «خصوص السبب لا يوجب تخصيص الحكم» و على هذه فالاية بيان لفحوى الحديث و حجة لمفهومه، فهى و ان نزلت فى أصحاب السامرى لكن جرى حكمها فى أصحاب سامرى هذه الامة و يلحق الغضب و العقوبة و الذلة بهم آجلا و عاجلا لقتلهم و أسرهم عند ظهور الدولة القاهرة، و كذا جرى حكمها فى أصحاب الشرك و الشك و البدعة و الافتراء الى يوم القيامة، و اللّه أعلم. « شرح الكافي؛ ج8، ص: 52»
الكافي (ط – الإسلامية)، ج2، ص: 17
بَابُ الشَّرَائِعِ
1 3- 48- 1 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ جَمِيعاً عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَى مُحَمَّداً ص شَرَائِعَ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى ع التَّوْحِيدَ وَ الْإِخْلَاصَ وَ خَلْعَ الْأَنْدَادِ وَ الْفِطْرَةَ الْحَنِيفِيَّةَ السَّمْحَةَ وَ لَا رَهْبَانِيَّةَ وَ لَا سِيَاحَةَ أَحَلَّ فِيهَا الطَّيِّبَاتِ وَ حَرَّمَ فِيهَا الْخَبَائِثَ وَ وَضَعَ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ثُمَّ افْتَرَضَ عَلَيْهِ فِيهَا الصَّلَاةَ وَ الزَّكَاةَ وَ الصِّيَامَ وَ الْحَجَّ وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ الْمَوَارِيثَ وَ الْحُدُودَ وَ الْفَرَائِضَ وَ الْجِهَادَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ زَادَهُ الْوُضُوءَ وَ فَضَّلَهُ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ وَ بِخَوَاتِيمِ سُورَةِ الْبَقَرَةِ وَ الْمُفَصَّلِ وَ أَحَلَّ لَهُ الْمَغْنَمَ وَ الْفَيْءَ وَ نَصَرَهُ بِالرُّعْبِ وَ جَعَلَ لَهُ الْأَرْضَ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ أَرْسَلَهُ كَافَّةً إِلَى الْأَبْيَضِ وَ الْأَسْوَدِ وَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ أَعْطَاهُ الْجِزْيَةَ وَ أَسْرَ الْمُشْرِكِينَ وَ فِدَاهُمْ ثُمَّ كُلِّفَ مَا لَمْ يُكَلَّفْ أَحَدٌ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ سَيْفٌ مِنَ السَّمَاءِ فِي غَيْرِ غِمْدٍ وَ قِيلَ لَهُ- فَقٰاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ لٰا تُكَلَّفُ إِلّٰا نَفْسَكَ
قال مولی صالح :
قوله: (و الفطرة الحنيفية السمحة) :و المراد بها الملة المايلة من الباطل الى الحق أو من الكفر الى الاسلام التى ليس فيها ضيق و لا حرج.
قوله: (لا رهبانية و لا سياحة)
الرهبانية التزام رياضات شديدة و مشقات عظيمة كالاختصاء و اعتناق السلاسل و لبس المسوح و ترك اللحم و نحوها، و السياحة: مفارقة الاوطان و الامصار و الذهاب فى الارض و سكون الجبال و المغارات و البرارى و قد كانتا فى شريعة عيسى «ع» استحسانا.
يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلٰالَ الَّتِي كٰانَتْ عَلَيْهِمْ» :الاصر الثقل الذى يأصر حامله أى يحبسه فى مكانه لفرط ثقله، و المراد الاثم و الوزر العظيم، و قال صاحب الكشاف هو مثل لثقل تكليفهم و صعوبته نحو اشتراط قتل الانفس فى صحة توبتهم، و كذلك الاغلال مثل لما كان فى شرايعهم من الاشياء الشاقة قوله:
قوله: (و فضله بفاتحة الكتاب الخ-)
لعل المراد بخواتيم سورة البقرة «آمَنَ الرَّسُولُ الى آخرها» و المفصل سورة محمد الى آخر القرآن و انما خص هذه الثلاثة بالذكر للاهتمام بها و زيادة شرفها بالنسبة الى غيرها و الا فقد فضله بهذا القرآن الذى لم يؤته أحدا من الانبياء.
قوله: (و نصره بالرعب)
مع قلة العدة و ضعف العدة و كثرة الاعداء و شدة بأسهم و الرعب الفزع و الخوف و كان اللّه تعالى قد اوقع بقدرته القاهرة فى قلوب أعدائه الفزع و الخوف منه حتى اذا كان بينه و بينهم مسيرة شهر هابوه و فزعوا منه قال اللّه تعالى «لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ- الاية».شرح الكافي؛ ج8، ص: 53
دانلود فایل
سوالات متداول
- سؤال: در این جلسه از کافی، چه روایتی مورد بحث قرار گرفته است؟
پاسخ: در این جلسه، روایت ششم از باب اخلاص در کافی مورد بررسی قرار گرفته است. این روایت به موضوع اخلاص در اعمال و ارتباط آن با زهد در دنیا میپردازد. - سؤال: مفهوم «زهد در دنیا» در این روایت چیست؟
پاسخ: زهد در دنیا به معنای ترک نعمتهای خدا و انزوا نیست، بلکه به معنای عدم وابستگی بیش از حد به دنیا و اولویت دادن به ارتباط با خداست. این روایت زهد را با آگاهی از دردهای دنیا و یافتن درمان آنها از طریق تقرب به خدا مرتبط میداند. - سؤال: رابطه بین اخلاص و حکمت در این روایت چگونه توضیح داده شده است؟
پاسخ: روایت بیان میکند که خداوند برای کسی که اعمالش را خالصانه انجام میدهد، حکمت را در قلبش میکارَد و زبانش را گویای حکمت میکند. حکمت به معنای راهنمایی به سوی سعادت و دوری از پوچیهاست. - سؤال: ارتباط آیه قرآن (اعراف 151) با بحث اخلاص چیست؟
پاسخ: سخنران ارتباط آیه را با بحث اخلاص از این منظر توضیح میدهد که بیاخلاصی نوعی بتپرستی است، همانگونه که بنیاسرائیل گوساله پرستی کردند. بیاخلاصی منجر به عذاب الهی و ذلت در دنیا میشود. - سؤال: مفهوم «بدعت» در این روایت چگونه تفسیر شده است؟
پاسخ: بدعت در این روایت به معنای هر نوع انحراف از مسیر حقیقی و پیروی از شهوات و خواستههای نفسانی است. صاحب بدعت، زلیل و خوار است. - سؤال: رحبانیت و سیاحت در دین اسلام چگونه توصیف شدهاند؟
پاسخ: رحبانیت و سیاحت که در ادیان دیگر وجود داشته، در اسلام جایگاهی ندارند. رحبانیت به معنای اعمال ریاضتهای سخت و سیاحت به معنای گوشهگیری و انزوا از جامعه است. - سؤال: آیا در اسلام تکالیف شاق و سخت وجود دارد؟
پاسخ: خیر، در اسلام تکالیف شاق و سخت وجود ندارد. عبارت «عَقَل» به معنای زنجیرها و تکالیف سنگین و خرافاتی است که در ادیان دیگر وجود داشته و در اسلام مردود است. - سؤال: اهمیت شرایع انبیاء پیشین در اسلام چگونه بیان شده است؟
پاسخ: شریعت اسلام، شریعت نوح، ابراهیم، موسی و عیسی را دربر میگیرد. روح کلی این شرایع، توحید، معاد و اخلاص است. - سؤال: ویژگیهای برتر شریعت اسلام نسبت به سایر ادیان چیست؟
پاسخ: از جمله ویژگیهای برتر اسلام، فطرت حنیفه، سمحه بودن (آسانی)، حلال بودن طیبات، واجب شدن نماز، زکات، حج و جهاد، و همچنین نزول قرآن کریم و نصرت الهی به پیامبر است.